... ،

دارالمجانین

... ،

دارالمجانین

اگر گذرت به اینجا افتاده بهتر است بدانی که
"یه چیزت میشه"

طبقه بندی موضوعی

۱۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

دو عدد ویرگول:

ویرگول اول رو می ذارم تا ...

آن به که نگوئی چو ندانی سخن ایراک          ناگفته سخن به بود از گفتهٔ رسوا
چون تیر سخن راست کن آنگاه بگویش          بیهوده مگو، چوب مپرتاب ز پهنا

ویرگول دوم رو هم میسپارم به خودتون که جایابی کنید ...

بخشش لازم نیست اعدامش کنید.


قدر مسلم آن است اصلاح‌طلبی موجود در صحنه آنی نیست که زمانی با مختصات انقلاب اسلامی و امام و نظام هم‌پوشانی داشت. اینکه چی هستند؟ من نمی‌دانم اما می‌دانم چی نیستند! لذا بر ایشان فرض است تا قبل از آنکه دیگران تعریف‌شان کنند، خودشان و از منظری واقع‌بینانه خود را و نسبت‌شان یا عدم نسبت‌شان با انقلاب اسلامی و مولود انقلاب اسلامی و مختصات و متعلقات و ملحقات انقلاب اسلامی و نظام برآمده از انقلاب اسلامی را تعریف کنند و از این دوگانه سوزی و زیست توامان آبزیانه و خاک‌زیانه خود را منزه و رها کنند. 
عرضم تمام!

یادمون نره که 13 آبان چرا شده روز دانشجو.



 
۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۲۱:۵۰

وقتی که نمیدونم از کجا شروع کنم تا به کجا برسم

بهترین کاری که می تونم بکنم اینه که بشینم یه گوشه ای و مشق شبم رو بنویسم.



+

پروپوزالم که که تقریبا به همان وضعیتی است که چهار ماه پیش بود.

پروژه درس دکتر ا. که لاش رو باز نکردم.

میانترم درس دکتر ک. که لاش رو باز نکردم.

پروژه های تل انبار شده در شرکت.


از همه بدتر خوابم میاد. 


هفته پیش سه شنبه رفتم ولایت که هم یک سری کار بانکی رو انجام بدم، هم...هم... هم اینکه تولد مادرم بود. براش یه لیوان خریدم که عکس خودم و خودش روش بود. امروز صبح حدود 6:30 رسیدم تهران، به زور توی اتوبوس خوابیده بودم. بیدار که شدم دیدم توی ترافیک کرج به تهرانیم و چیزی به طلوع آفتاب نمونده. طبق قرار معمول آقای راننده هم برای نماز نگه نداشته بود و نگه نداشت. همونجا رو صندلی یه نماز الکی خوندم. با بی آر تی رفتم دانشگاه، نمازم رو قضا کردم و رفتم اتاقم. نسکافه ای زدم و کلاس صبحم رو شرکت کردم. بعد کلاس اومدم خوابگاه و بعدش خودم رو رسوندم به شرکت ب. (شهر قشنگ!). حدود ساعت 20:30 از رسیدم خوابگاه و الان هم در خدمتتون هستم.



۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۲:۳۴