... ،

دارالمجانین

... ،

دارالمجانین

اگر گذرت به اینجا افتاده بهتر است بدانی که
"یه چیزت میشه"

طبقه بندی موضوعی

۱۱ مطلب با موضوع «28 سالگی» ثبت شده است

خبر خوب:

ما هم بیکار شدیم رفت! از اول دی بیکارم و دارم ول می گردم.

مدیریت (= پسران مدیر مرحوم) شبانه تصمیم گرفت که واحد ما رو کنسل کنند. لذا از اول دی بیکارم.

خبر بد:

اوایل بهمن پدر بزرگم فوت کرد.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۱۳

هرسال نزدیک چهارده خرداد که می شود این تصویر تکراری بارها و بارها از قاب تلویزیون پخش می شود که عده ای از مسئولین نظام با یک عدد دست گل مجلل و نواختن مارش نظامی وارد حرم امام می شوند.

چقدر شیک و اتوکشیده است این تجدید بیعت با آرمان های امام راحل آن هم در کاخ مجلل امام! اگر ندانی امام کیست فکر می کنی آقایان آمده اند دستبوس یک لرد یا نجیب زاده!

نمی دانم آیا کسی نیست که فریاد بزند آقایان اشتباه گرفته اید آرمانی که آمده اید با آن تجدید بیعت کنید در این کاخ نیست، در آن خانه کاه گلی تیپا خورده ایست که ساکنانش نان شب یک ماهشان به قیمت دسته گلیست که تحفه آورده اید.

آقایان! ای کاش سری به آرمان های واقعی امام می زدید و فقط موقع انتخابات فیل هایتان یاد کوخستان ها نمی کرد.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۲

شب حدود ساعت ۱:۳۰ خوابیدم

سحری ۳:۳۰ بیدار شدم

۴:۴۰ گرفتم بخوابم، اما مادرم بیدار بود و سمت خدا تماشا می کرد

۶:۳۰ از خواب پا شدم و رفتم دوش بگیرم. هنوز نمی دونستم که ساعت چنده. آفتاب زده بود و هوا روشن بود اما تخمینی از ساعت نداشتم. اگر به این نتیجه می رسیدم که دیرتر از ۹ می رسم سر کار، کار رو کنسل می کردم و می رفتم دانشگاه. زیر دوش خدا خدا می کردم که ساعت از ۸ گذشته باشه و من برم دانشگاه. حالا مثلا اگر دیرتر برسم سر کار چه اتفاقی می افته ؟ راستش هیچی، فقط معتقدم که باید کار رو از اول صبح شروع کرد، غیر ماه رمضون معمولا ساعت ۷:۳۰ می رم سر کار، البته حداکثر دو روز تو هفته. حدود ۲ ساعت هم تو راه هستم. 

ساعت ۷:۴۵ از خونه زدم بیرون و ۹:۲۳ رسیدم سر کار. 

۱۶:۲۹ از کار به سمت مترو شیخ الرئیس.

دانشگاه حدود ساعت ۱۷:۳۰ و خرید گوجه سبز

تا ۱۸:۳۸ دانشگاه و پروژه و شبیه سازی و کوفت و زهرمار و مرض و جواب نگرفتن و یک نگاه حسرت امیز به نسکافه های داخل کمد

۱۹ مترو صادقیه و اتوبوس جنت آباد 

۲۰:۱۰ صف نون تافتون محل و خرید توت (چون مادرم توت خیلی دوست داره) و موز

۲۰:۳۰ رسیدن به خونه

۰۰:۴۸ گذاشتن یه پست پست

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۴۹

اولش می خواستم رای باطله بدم در اعتراض به عملکرد شورای نگهبان

بعدش تصمیم گرفتم به میرسلیم رای بدم

هر کسی هم ازم می پرسید به کی می خوای رای بدی می گفتم به "میرسلیم".

الآن خبرش رو شنیدم که انصراف داده! 

حالا من چیکار کنم؟ منظورم با این چند تا سلط آشغالی که نشون کرده بودم چیکار کنم؟

می خواستم اگر میرسلیم رای نیاره آتیششون بزنم.

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۵۳

در مناظره سوم حد و عیار صلاحیت سنجی های مصلحتی شورای نگهبان مشخص شد. (تقریبا!)6 کاندیدا صلاحیت دار به جای سخن اثباتی، به جای ارائه برنامه های نداشته و رخنمایی مدیریتی و شاخص هایی که حد و اندازه شان را برای مسند ریاست جمهوری مشخص کند، به جان هم افتاده اند. پرونده های دزدی و رانت خواری یکدیگر را رو میکنند. بی لیاقتی های یکدیگر را به مردم نشان میدهند.

استاندارد انتخاب در این مناظره آنقدر پایین آمد که حال مردم برای جوهری کردن انگشتشان بایستی بررسی کنند کدام یک دله دزد بوده در کنار شاه دزدان تا به او رای دهند.

آیا بهتر از این افراد در زمانی که به اربعین انقلاب اسلامی نزدیک میشویم نداشتیم؟ چه مصلحتی کار را به اینجا کشاند؟ شورای محترم نگهبان از این اتهامات مستندی که 6 کاندیدای محترم به یکدیگر وارد می سازند بی خبر بود؟ یا این اتهامات در سنجش آن بزرگواران قابل اغماض بوده است؟

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۵۹

امروز ظهر یک نفر قصد داشت از پشت بام ساختمانی که بنده در آن در حال تلمذ هستم خودکشی کند که موفق نشد.

آتشنشانی و تشک باد و غیره.

در همین حین از آگاهی تشریف آورده بودند دانشگاه. جلو همان ساختمان مذکور دزدی را گرفته بودند که به شغل شریف دزدی در دانشگاه مشغول بود.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۳۴

15 فروردین (تولدم مبارک) بود که ریجکت مقاله ام اومد. خواستیم مقاله رو به یه جای دیگه بفرستیم، به چند تا تست نیاز داشتیم که نتایج رو کامل کنیم. موقع تست نمونه آزمایشگاهی منهدم شد! فعلا هم حال نداریم درستش کنیم.

از شنبه هم جواب یه مقاله دیگه ام در حالت awaiting decision است. یعنی جواب داورا رسیده دست دبیر و حالا نوبت دبیر (یا سر دبیر) اون مجله است که تصمیم بگیره رد کنه، قبول کنه و یا فرصت اصلاح بده. روزی n بار پروفایل رو چک می کنم ... .

لطفا اگر شوری چشم ندارید دعا کنید پذیرفته بشه.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۳۵

1. من هنوز هم نمی‌توانم از سال ۹۲ دفاع منطقی کنم که چطور وزرای مهمی همچون آقای متکی، لنکرانی و نماینده مجلس‌های تاثیرگذاری مثل زاکانی با آن رزومه‌ها صلاحیت‌شان احراز نشد و مثلا آقای غرضی تایید شد.

2. چون خودم نفهمیدم کسی هم بپرسد نمی‌دانم باید چگونه توضیح بدهم چطور غرضی در انتخابات ۹۲ تایید صلاحیت شد و هیچ کار تا انتخابات بعدی نکرد و در این انتخابات رد صلاحیت شد.

3. من متوجه نمی‌شوم مثلا در همین انتخابات وجه برتری رزومه و توانمندی هاشمی طبا و میرسلیم به کواکبیان چیست و با کدام شاخص آنها تایید می‌شوند و این رد.

4. من برایم قابل هضم نیست اینکه آقای علوی در یک انتخابات رد صلاحیت شود سال بعد وزیر اطلاعات شود و خودش مسئول استعلام صلاحیت‌ها گردد.

5. من واقعا هنوز متوجه نشده‌ام سال ۹۲ قانع کننده ترین استدلال برای رد صلاحیت آقای هاشمی چه بود؟ پیری و فرتوتی و سالخوردگی که خیلی خنده‌دار است.

6. چون هیچ بیانیه و اطلاعیه‌ای وجود ندارد که توضیحات نداشتن شرایط هر نامزد را بگوید و چون هیچ محکمه‌ای برگزار نشده که سندی برای فساد اقتصادی اخلاقی یا سیاسی کسی بوجود بیاید نمی‌دانم اعتراض هر جریان را چگونه می‌توان پاسخ داد.

7. برای اصلاح این تصور در مردم که جمهوری اسلامی چه مشکلی دارد که روسای جمهور سابقش یا ممنوع التصویرند یا ممنوع الفعالیت سیاسی یا ردصلاحیت و غیره پاسخ قانع کننده‌ای به ذهنم نمی‌رسد.

🔹نتیجه:
اینها فقط بخشی از عملکرد شورای نگهبان است که من بعنوان یک کنشگر سیاسی دلبسته به انقلاب منطق قابل درکی پشت آن نمی‌بینم، مردم عادی و حامیان سفت و سخت جریان‌ها و کاندیداها که جای خود دارند.

باور کنید این وضع عدم شفافیت و غیرپاسخگویی در عملکرد شورای نگهبان و اینقدر بی تفاوتی نسبت به افکار عمومی برای آینده انقلاب ضربات جبران ناپذیری خواهد داشت.

ای کاش به جز رفقای احمدی‌نژادی یک جمع دانشجویی آرمانخواه هم بودند که نه از موضع دغدغه مندی صرفا برای کاندیدای خودشان بلکه از موضعی بالاتر یک نامه می‌نوشتند و دغدغه‌های اصلاح قوانین انتخابات از شفافیت هزینه‌های انتخاباتی تا اصلاح ساز و کار نظارت شورای نگهبان را لیست می‌کردند. یک لیست از همه ابهامات و سوالاتی که بی‌پاسخ می‌ماند و به اعتماد مردم ضربه خواهد زد.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۲۳

هیچ می دانید این حجم از فعالیت یهویی، برای پیرمردانی چون شما بعد از چهار سال بی تحرکی، چه عوارضی دارد؟

به فکر سلامتی خود نیستید لااقل به فکر یک جو عقل و شعور ما باشید که قرار است خبرِ سفرهایِ پروژه ایِ هر روزه تان را بشنویم و باور کنیم که خدمت، تنها بهانه کنده شدن از صندلی های گرم و نرم دفترتان است...

صندلی هایی که نه زندگیِ در آب غوطه ور شده مردم جنوب توانست صاحبانش را از آنها جدا کند و نه نفسهای به تنگ آمده مردم خوزستان...

و بجاست اگر با همان لحن مجری پرحاشیه این سالهای تلویزیون بگوییم:چه می کنه این انتخابات!

نمی دانم تا ۲۹ اردیبهشت چه خوابهایی برایمان دیده اید و چه شگفتانه هایی آماده کرده اید، اما یک چیز خاطرتان باشد، برکت کردن یک کار به دست همان کسی ست که به نیت هایتان واقف است و به پنهان و آشکارتان آگاه...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۳۷