... ،

دارالمجانین

... ،

دارالمجانین

اگر گذرت به اینجا افتاده بهتر است بدانی که
"یه چیزت میشه"

طبقه بندی موضوعی

عیدی

سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۷ ب.ظ

امروز بعد از مدت ها اومدم اتاقم

توی دانشکده

نسکافه زدم

از توی کمدم سررسیدم رو برداشتم

حدس می زنید لاش چی بود؟


آخرین عیدی که از پدرم گرفته بودم

یه 5000 تومنی تا نخورده.

من از فردای روز تولدم که توی عیده پدرم رو ندیدم.



موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۰۷

نظرات  (۳)

شمام هی اشک مارو دربیار!
من از پارسال تا حالا در مجموع فقط دو هفته بابامو دیدم :(((

چند دیقه پیش رفتم انسان و خدا رو از رسانا برداشتم دوباره بخونم 
بچه ها یه سری کتابای اضافی رو بردن منفی یک همین جوری ول کردن به امان خدا داره خاک میخوره :(
دلم نمیاد بعد خوندن ببرم بذارم سر جاش :دی
کتاب دزدی جُرمه؟
پاسخ:
این بچه هایی که اینقدر در زمینه اردو فعال هستند نمی تونند در زمینه کتاب خوانی هم فعال باشند آیا؟
اگه دوست ندارن کتابا رو بخونن قفسه کتاب خونه رو بذارن توی سالن که ملت استفاده کنند.

اگه به قصد قربت الی الله باشه جرم نیست!
کتاب ها اونجان که مردم استفاده کنند، خب اگه قرار بر این است که کس نخوانندشان پس آن به که بین خوانندگان دست به دست شود تا در بین طبقات کتاب/مکتب خانه.
سلام 
من حدس میزدم عکس پدرتون رو شاید دیدید
 :(

پاسخ:
سلام

راستش یه عده به خاطر یه سری مسائل و جو حاکم بر رسانا و پاتوق یه عده آدمای خاص بودن اصن پاشونو نمیذارن رسانا چه برسه خوندن کتاباش
رسانا فرهنگی هم پاتوق یه عده آدم روشنفکره
جای امثال من نیست حداقل!
خیلیا به همین دلایل اردوهای رسانارم نمیرن
من خودم یکی دو بار فقط رفتم رسانا
سالای اول اصلاً فرق رسانا و شورارو نمیدونستم
سالای آخر که مسئولینش سن و سالشون از من کوچکتر بود جوش برام راحت تر شد و تو اولین و آخرین اردویی هم که رفتم فقط من 9 ای بودم و بقیه بچه بودن

آره فکر خوبیه این کتابخونه بیرون باشه
یادم باشه به مسئولین بگم!

اتفاقاً پست بعدیم چند خط راجع به این کتابه نوشتم و کم کم می‌خوام به زورم که شده به خورد خواننده هام بدم کتابو :)))))