... ،

دارالمجانین

... ،

دارالمجانین

اگر گذرت به اینجا افتاده بهتر است بدانی که
"یه چیزت میشه"

طبقه بندی موضوعی
در رهگذر باد پریشان بودم
چون قایقکی اسیر توفان بودم
می‌رفتم و می‌گریستم تا دم صبح
دیشب تا صبح زیر باران بودم

پشت سر هم گره خورد به هم
زنجیر هزار غم گره خورد به هم
پشت بیشه بوی شغالان کم بود
شاخ دو گوزن هم گره خورد به هم

این شاخه به دست نوبهار افتاده است
آن شاخه ز دست سوگوار افتاده است
تو دسته گل شب عروسی شده ای
من تاج گلی که بر مزار افتاده است

بیژن ارژن


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۴