استخدام به شرط چاقو
چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۱۳ ق.ظ
مرگ که تنها برای من نیست
جمعه مادربزرگ مصطفی فوت کرد
یا
اخیرا پدر استاد دومی فوت کرده
اون چیزی که بیشتر از همه منو اذیت می کنه دلتنگی برای پدرمه نه چیز دیگر.
اینکه نتونستم تو زندگی براش کاری بکنم upset م می کنه.
سه شنبه ها روز شلوغی منه.
صبح داشتم می رفتم بانک پول بیمه عمر پدرم رو انتقال بدم به حساب کوثر خودم
مسیرم رو از داخل دانشگاه انداختم
که
جلوی دانشکده مصطفی رو با کت و شلوار و پیرهن مشکی دیدم. منتظر استادش بود که باهاش بره قم برای بازدید از یه نیروگاه. مصطفی برای استادش هم کار می کنه.
باهم رفتیم بانک، اما نشد که انتقال وجه بدم.
مسیرم رو گرفتم و رفتم سر کار
سه شنبه ها جلسه واحد طراحی ه که باید همه بچه های طراحی باشند. یکی دو ساعت توی جلسه بودیم. بعدش کلاس آموزش DSP که شرکت برای ما در نظر گرفته شروع شد. ساعت 19:38 بود که شرکت را ترک گفتم.
یکشنبه سرکار بودم که دیدم گوشیم زنگ می زنه. برش داشتم. یه خانم بود که گفت:
شما برای ما رزومه فرستاده بودید
منم بی خبر از همه چی، گفتم:
چند ماهی میشه من برای جایی رزومه نفرستادم شاید 3 یا 4 ماه.
آدرس داد و دیروز رفتم برای مصاحبه. چند تا از سوالاش:
اصولگرایی یا اصلاح طلب؟
آدما رو با خط کش اصول گرایی و اصلاح طلبی تقسیم نمی کنم. اما اگه منظور از اصول پایبندی به اخلاق باشه باید بگم که تقید برام مهمه. من هم دوست اصولگرا دارم و هم اصلاح طلب.
اخلاق یه چیز نسبی است. بعضی از آدما به دین معتقدند و بعضی ها هم برای خودشون منطقی دارند که در چهار چوب اون منطق شون عمل می کنند. پس نیازی نیست که الزاما به دین مقید باشیم.
بنده اخلاق رو نسبی نمی بینم. خوب همیشه خوب بوده و بد هم بد. مثلا دروغ بد است. در ثانی از دید من دین امری غیر منطقی نیست.
اما بعضی چیزاش با عقل جور در نمیاد و حرفای عجیب و غریب می زنه.
چه سایتایی رو می خونی؟
باید سایتی بگم که به کسی بر نخوره! بیشتر وبلاگ می خونم تا سایت که اونا هم خصوصی هستند و نیازی نمی بینم آدرسشون رو بدم.
آخرین کتابی که خوندی؟ اثر کی بوده؟
بیشعوری نوشته یه روانشناس خارجی. اما داستانای جلال آل احمد و جمالزاده رو هم تازگیا خوندم. فارسی شکر است.
ویژگی های بد اخلاقی:
ویژگی بدی که مربوط به کارم بشه رو به خاطر نمیارم اما توی زندگی هر کسی یه سری معایبی داره که نیازی نیست اینجا به اونا اشاره کنم.
بزگترین شکست در زندگیت:
هیچ وقت بزرگترین شکست نداشتم. توی زندگی شکست داشتم اما هیچ کدوم بزرگترین نبوده.
بزرگترین مشکلی که تونستی مدیریتش کنی؟
فوت پدرم
تک فرزندی نمی خوای ازدواج کنی؟
فعلا قصد ازدواج ندارم. شرایط باید پایدار بشه بعد.
چرا ما باید شما رو استخدام کنیم؟
برای اینکه بهترین فردی که تونستید پیدا کنید من بودم.
واقعا؟
اگه نخواهیم بگیم بهترین فرد، حداقل می تونیم بگیم در دسترسترین فردی که بتونه کمکتون بکنه.
مطمئنی؟
بله. گزینه های بهتر از من هم هستند اما شما بهشون دسترسی ندارید. اگه خواستید بگید تا براتون معرفی کنم.
فکر نکنم این طوری باشه.
آیا می تونی رئیس باشی؟
نمی تونم رئیس خوبی باشم اما معاون خوبی خواهم بود. رئیسا از جنس آدمای زبون بازند که معاونا به کاراشون نظم می دن.
می تونم اثبات کنم که اینجوری نیست.
ویژگی مثبتت؟
داشتن روحیه کار گروهی، نظم، تا کاری رو به سرانجام نرسونم ولش نمی کنم، سخت کوشم.
اگر به هر دلیلی رئیست اعصاب نداشته باشه، یعنی کلا رفتار غیر منطقی نشون بده چیکارمی کنی؟
اولش بررسی می کنم که دلیل این رفتار غیر منطقی ش چیه؟ اگه دلیل منطقی داشته باشه سعی می کنم رفع اش بکنم. اما اگه دلیل موجهی نداشته باشه سعی می کنم با رفتار غیر منطقی ایشون به صورت منطقی برخورد کنم.
مملکتی که نشه برای چهار روز بعدش برنامه ریزی کرد و باید گل گرفت.
۹۴/۰۶/۱۸