... ،

دارالمجانین

... ،

دارالمجانین

اگر گذرت به اینجا افتاده بهتر است بدانی که
"یه چیزت میشه"

طبقه بندی موضوعی
امروز مادرم به همراه خاله شماره 1 برگشتند تبریز.

+ تا چند ساعت پیش فکر می‌کردم قبر پیامبر هم توی بقیع کنار امام حسن (ع) هست که از این گمراهی آشکار نجات یافتم.



از این جملاتی که می‌نویسند پای دکتر حسابی و شریعتی، چارلی چاپلین و اینشتین، از اونا امروز رو یکی از نوه نتیجه‌های حاج حسن گذاشت توی گروه تلگرام. به نظرم مهم نیست که جمله از چه کسیه، مهم اینه که ... نه این هم زیاد مهم نیست. اصلا کلا مهم نیست، فرض کنید که من گفته باشم. کی از من نظرسنجی کرد؟


لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ! از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.  در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم. تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس!

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ، ﮐﺎﺭ... ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ! ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ...


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۹

نظرات  (۱)

۱۹ آذر ۹۴ ، ۲۲:۴۱ مرض مشترک
خواهشمون از کارخانجات لوازم خانگی اینه که در یخچال رو شفاف بسازن !
نه تنها یه نسل آدم روانپریش رو نجات میدین بلکه عمر مفید یخچال هم بالا میره !


من مطمئنم یه روز یخچال از من انتقام میگیره
و هر نیم ساعت یه بار میاد در اتاقمو باز میکنه،
چند دقیقه بهم خیره میشه بعد دوباره درو میبنده !


عاقا من نمیدونم چه حکمتیه هروقت که من گشنمه،
فرق یخچالمون با کمد ، فقط چراغ توشه ! :|
حالا کافیه من مریض بشم اشتهام کور بشه ،
از تخم طوطی آمازونی بگیر تا شتر بریون در این گنجیده میشه ؛
ماه رمضون که دیگه هیچی اصن واویلاست … یخچاله ما داریم ؟ 


من آخرش با یخچال ازدواج می کنم! :x
وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی! :D
وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی! :(
وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی! :|
داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی! :|
… وقتی نمیدونی چته! میری در یخچال و وا میکنی! :|
آخه موجود اینقدر سنگ صبور؟ اینقدر محترم؟ اینقدر با حوصله ؟ اینقدر با شخصیت ؟

یه سوال بدجور ذهنمو درگیر کرده :
قدیما که یخچال نبود مردم که حوصلشون سر میرفت چیکار میکردن ؟